وقتی با یک مقاله فاتحه همه چیز خوانده می شود....
یکی از خصلت ما ایرانیان این است که به همه چیز به دید احتیاط بنگریم .شاید این دید بخاطر هجوم و قتل و غارت اقوام های زیادی است ک به این مرز و بوم تجاوز کردن و
بعد از مدتی ایرانیزه شده و در این خاک ماندن و ایرانی شدند.
شاید بخاطر اقلیم و آب و هوا و جنگیدن مردم با خشکسالی برای زندگی باشد.
ولی هرچی هست اینگونه است که شرایط سخت آب و هوایی و سیاسی و فرهنگی طی سالیان متمادی ایرانیها سخت کوش ، باغیرت و با همت کرده است ولی با این همه به تمام اتفاقات جدید با دید محتاطانه میگرن.
من همیشه باورم این بود همانطور شرایط آب و هوا برروی مردم سرزمین ایران تاثیر مستقیم گذاشته ، مردم این سرزمین بعضا بر روی بعضی گونه تاثیر رفتاری گذاشته اند و یکی از این گونه ها ، یوز آسیایی هست.
ما ایرانیها سریع خود را با شرایط سازگارمیکنیم و برای ادامه زندگی دست به تنوع و نوع آوری میزنیم ب نظر من یوز آسیایی بعد از انقراض در کشورهای مجاور و وقتی محدود به سرزمین ایران شد آنها هم سریع خود را با شرایط تغییر داده و برعکس یوز آفریقایی که در دشتهای باز زندگی و شکار میکند به مناطق تپه ماهوری و مناطق خشک کویر کوچ کرده که کمتر در معرض آسیب که بیشتر از طرف انسان هست در امان باشند .هرچند که در این مناطق شکار خیلی کم است و در مناطق دیگر به همت شکارچی های مجاز و غیر مجاز شکار این حیوان هم بسرعت زیاد درحال کم شدن است.
و اگر در سازمان محیط زیست دراین زمینه بازنگری جدی انجام نشود هم حیوان و هم گونه های سم دار(کل و بز و آهو) این مناطق و علاوه بر حیوانات گوشتخواردیگر(گرگ،کفتار،گربه وحشی،کاراکال،پلنگ) این مناطق با سرعت چشمگیری رو به انقراض خواهند رفت و اولین گروهی که از این اتفاق صدمه خواهند دید، مردم همان منطقه هستند . چه دامداران چه کشاورزان و مردم بومی.(حمله به روستا ها و دامها و مردم بخاطر نبود شکار در محدوده و قلمروحیوانات گوشتخوار،ک در این چند سال بسیار گزارش شده است)
به هر حال یوز با تمام این شرایط همیشه در حال جابجایی و تغییر مکان و کوچ به مناطقی هست که شکار بهتری نصیبش شود ولی بازهم احتیاط را کنار نگذاشته و کمتر به حومه مناطق انسانی نزدیک می شود و خود یوز هم همانطور ک در سال 73تجربه کرد (داستان ماریتا و مادر و خواهر و برادرش) کمتر به مناطق روستایی نزدیک میشود و فعلا گزارشی در این مورد نداریم.
برای همین زیستگاه یوز در بیشتر مناطق تقریبی است شاید در مناطقی سال قبل 10 قلاده مشاهده شده ، ولی امسال نمی شود بطور یقین گفت این 10 قلاده هنوز هستن یا بیشتر شده اند و همیشه احتمال این وجود دارد که یوز یا یوزهای که بعضا ممکن است توله بوده و به یوزهای جوانی تبدیل شده اند به مناطق دیگر برای شکار رفته باشند. خیلی ها اعتقاد داشتند که احتمالش وجود ندارد ولی در این چند سال با کار گذاشتن دوربین های تله ای در بعضی مناطق این احتمال شدت گرفته است(ب قول یکی از دوستان دست و پای یوز را نبستن و همیشه در حال جستجو برای شکار است)
و حتی در مناطقی مانند میان دشت در خراسان شمالی تلاش ها اثر داد و تصویر مادر با توله هایش ثبت شد و اینکه در مناطق دیگر دوربین های تله ای تصویر هیچ یوزی را ثبت نکرده است.
بهر حال تصاویر یوز و اطلاعات کاربدی دیگری مانند مشاهدات مستقیم، سرگین ، شکار ، ردپا و تجزیه تحلیل آن توسط کارشناسان ایرانی و خارجی در پروژه یوز آسیایی (سازمان ملل) و انجمن یوز پنگ ایران و گروهای خارجی دیگر مانند موسسهPanthera و CCf و دیگر گروه هاو کارشناسان مستقل به صورت حدودی مشخص میکند که در هر مناطقی چه تعدادی یوز وجود دارد و تعدادتقریبی و احتمالی یوزها چقدر است و در محدوده یکساله و چند ساله تعدادشان ، تولید مثلشان و حتی تنوع غذایی و شکارشان چه نواساناتی دارد. که نسبت به این اطلاعات به همراه تلفاتی که متاسفانه یوز هر ساله درکشور بعلت مستقیم انسانی میدهد(تصادف،شکار توسط انسان یا سگ گله و ...) کارشناسان مربوطه شروع به برنامه ریزی و سیاستگذاری میکنند و چون این پروژه چندین ساله شروع بکار کرده مرحله سیاستگذاری و برنامه ریزی انجام شده و کارهایی مانند آموزش مردم بومی و محلی ،آموزش محیط بانان ، شناسایی مناطق و کارگذاری دوربین های تله ای و بهره گرفتن از اطلاعات و کارشناسان خارجی و مطلع در حال انجام است .
و با تمام اینها تا یوز هنوز در خطر انقراض وجود دارد و یکی از گونه هایی هست که در لیست خطر در حال انقراض میباشد
اما با این وجود بعد از بیان کردن رییس سازمان محیط زیست در هند و اعلام تعداد 50 قلاده یوز در ایران که با ارقام قبلی که تا 120 قلاده گفته میشد اختلاف وجود داشت . که این موجب شد که بین تمام دوستان دلسوز محیط زیست و حیاط وحش ایران ترس و اندوهی را فرا بگیرد و این سوال به صورت جدی به وجود بیاید(با گرفتن اختلاف بین 50 تا 120) که آیا یوز در ایران در حال انقراض هست و این حیوان به سرنوشت دو گربه سان منقرض شده ایران دچار خواهند شد.
و در این تب و تاب این ترس و این سوال ،همراه با مقاله بعضی از دوستان روزنامه نگار که در محیط زیست سرشته بسیاری دارن و مصاحبه بعضی از اساتید دانشگاه با بعضی از جراید و بیان این مطلب و تاکید بر انقراض این گونه در ایران با وجود آمار جدید و تلفات جدید ک انجام شد این باور القا شد که بزودی اینگونه هم منقرض خواهد شد.
در سالهای بین 70 یا 80 شمسی از نظر خارجیها یوز آسیایی هم در ایران منقرض شده بود ولی در این سالها یکی از محیط بانان که بصورت تصادفی یک یوز را مشاهده کرد و همان لحظه از آن تصویر گرفته بود ، باز دوستان کارشناسان خارجی قبول نکرده بودن و میگفتن ایرانیها برای اینکه نشان بدهند ایران یوز دارند عکس را دستکاری کرده اند.
اما این سوال به صورت جدی به وجود می آید ک آیا این تاکید بر انقراض و این نظر کارشناسی را اصولا باید این دوستان بدهند و بین مخاطبین حیاط وحش ایران گسترش بدهند یا نهاد و یا سازمانی مانند پروژه یوز آسیایی که از طرف سازمان ملل چندین سال است که با اطلاعات و بصورت علمی برای نجات یوزها در ایران در حال فعالیت هستند.
گذشته از این که تعداد یوزها حدودا 120 یا 50 یا 70 باشد بازهم گونه درخطر انقراض میباشد و تمام این سازمان عریض و طویل برای نجات این حیوان درست شده و در .
اصل داستان هیچ تغییری ایجاد نمیکند.....
با احترام برای همه دوستداران و تلاشگران حیات وحش و محیط زیست ایران
محمود مالکی
عضو انجمن یوزپلنگ ایرانی
پ.ن :قابل ذکر است که این مطلب دیدو نظر شخصی بنده به اتفاقات اخیر می باشد .






















یوزپلنگ آسیایی(ایرانی) آخرین بازمانده های یوزپلنگ در کل آسیا که تعداد کمی از آنها فقط در مناطق محدودی در ایران باقی مانده اند سریع ترین پستاندار دنیا و یکی از زیباترین گربه سانان دنیا این حیوان زیبا و مظلوم که اکنون سرنوشتش را دست ما ایرانیان سپرده است